جیمز بایرون دین هشتم فوریه سال ١٩٣١ در شهر فیرمونت، واقع در ایالت ایندیانای امریکا متولد شد. جیمز از کودکی به نمایش و بازیگری علاقهمند بود. وی در خانه با کمک مادر و عروسکهای خود به اجرای نمایش میپرداخت. در نه سالگی مادرش بر اؤر بیماری سرطان درگذشت. مرگ مادر، درماندگی و وضعیت مالی نامطلوب پدر سبب گشت وی به عمهاش آرتنه نیزلو سپرده شود. به این ترتیب جیمز تا اتمام تحصیلات دوره دبیرستان نزد عمه و عموی خویش زندگی کرد. او طی تحصیل به بازیگری و اجرای نمایش روی آورد و تحت آموزش آدلاین نال مدرس بازیگری در مسابقات هنری شرکت کرد و توانست مقام بهترین بازیگر را کسب کند.
ادامه مطلب ...
فرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola) در ۷ آوریل سال ۱۹۳۹ در دیترویت میشیگان به دنیا آمداو یکی از مشهورترین کارگردانان و تهیه کنندگان آمریکایی – ایتالیاییتبار سینمای هالیوود است که وی را بیشتر به خاطر ساخت ۳ گانه پدر خوانده میشناسند.کودکی و نوجوانی کاپولا در نیویورک گذشت. پدرش کارمینه کاپولا آهنگساز و موسیقیدان و مادرش بازیگر بود. او مدرک خود را در ادبیات نمایشی از دانشگاه هوفسترا گرفت و سپس به دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس رفت و به تحصیل در رشته فیلمسازی پرداخت و کار خود را در سینما با دستیاری راجر کورمن شروع کرد.کاپولا در سال ۱۹۶۳ اولین فیلم خود را ساخت و ۴سال بعد به فیلمنامه نویسی رویآورد و توانست در سال ۱۹۶۶ برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود. در همان سال کمپانی مستقل فیلم زئوتروپ را همراه با جورج لوکاس تاسیس کرد.
پدر خوانده
دربارهی پدرخوانده باید گفت آنچه به این شاهکار کوپولا جذابیتی افزون از حد میدهد توجه شگفتانگیز او به جزییات است. چه در بازیگری، چه در فیلمنامه و چه در نورپردازی و طراحی صحنهی بینظیرش. فیلمنامه از نظر ایجاز یکی از نمونههای کمنظیر سینماست. برای نمونه سکانس مرگ و تشییع جنازهی پدرخوانده و یا سکانس معروف تسویه حساب مایکل با رقبای پدر که از لحاظ بصری به تنهایی با یک فیلم برابری میکنند. پدرخوانده تجربهای تکرارناپذیر در تاریخ سینماست که حاصل دستیابی به نوعی هماهنگی کامل و بینظیر میان عناصر مختلف تولید است. این فیلم نمونهی نادر یک اثر هنریست که همه چیز آن کامل است؛ بدون آنکه این کمالگرایی صورتی تصنعی و آزاردهنده به خود بگیرد. هیچ فیلمی را نمیتوان یافت که از بستر جنایت، این همه زیبایی و لذت به مخاطب ارایه دهد. کوپولا با قسمت دوم پدرخوانده نشان میدهد که ساخت پدرخواندهی اول، اتفاقی نبوده است. قسمت دوم پدرخوانده نسبت به قسمت اول آن ساختاری کاملا مدرنتر دارد و به قول “سرجیو لئونه”ی فقید، کوپولا وقتی پدرخواندهی یک را میسازد قدری حواسپرت است اما با قسمت دوم است که او تسلط کاملش را به سینما نشان میدهد. در واقع با این فیلم بود که همان تعداد اندک افراد مردد هم کاملا قانع شدند که نابغهی جدیدی ظهور کرده است. گرچه قسمت اول پدرخوانده پرفروشتر، مردمیتر و به طور کلی برای بیشتر سینمادوستان دوستداشتنیتر است، اما قسمت دوم نیز چنان که میبینیم در فهرست 100 فیلم برتر تاریخ سینما از دیدگاه رأیدهندگان سایت IMDb در رتبه سوم جای دارد. در پدرخوانده: قسمت سوم، اپرای Cavalleria Rusticana که با صحنههای پایانی این فیلم درآمیخته، نمونهای تکرارناپذیر از تجلی هنر فیلم و موسیقی است. شاید بتوان گفت “ال پاچینو”ی با تجربهی پدرخوانده: قسمت سوم، بسیار با تجربهتر و حرفهایتر از ال پاچینوی فیلم Serpico و قسمتهای اول و دوم پدرخوانده، ایفای نقش کرده است. قسمت سوم پدرخوانده به نوعی نتیجهگیری و عاقبت تمام جریانهای زیبایی است که در دو قسمت قبلی دیدهایم. هر سه قسمت پدرخوانده در نوع خود شاهکارهایی هستند تکرارناشدنی از اساتید سینما و در رأس آنان “فرانسیس فورد کوپولا”. سهگانهی پدرخوانده در مجموع نامزد 29 اسکار شد و 9 اسکار را برد و نام و نشان مارلون براندو، ال پاچینو، جیمز کان، دیان کیتون، رابرت دنیرو، تالیا شایر، اندی گارسیا و… را برای همیشه در تاریخ سینما و اذهان تماشاگران ماندگار کرد.